دربارهی ارباب و بنده
نيكيتا نزديك صبح بيدار شد. سرما، كه دوباره نيزهاش را در پشتش فرو ميبرد بيدارش كرد. به خواب ديده بود كه از آسياب ميآيد و گاري آرد اربابش را ميآورد و ضمن عبور از نهر چرخ گاري از پل لغزيده و در آب مانده بود. به خواب ديد كه به زير گاري خزيده و آن را بر گرده گرفته بود تا بلندش كند اما عجيب آن بود كه گاري نميخواست حركت كند و به پشت او چسبيده بود و او نه ميتوانست آن را بلند كند و نه از زير آن بيرون آيد و بار سنگين گاري كمرش را خورد ميكرد.
| كد كالا | 25732 |
| زبان | فارسی |
| نویسنده | لئو تولستوی |
| مترجم | سروش حبیبی |
| سال چاپ | 1395 |
| نوبت چاپ | 4 |
| تعداد صفحات | 88 |
| قطع | رقعی |
| ابعاد | 14 * 21.5 * 0.5 |
| نوع جلد | شومیز |
| وزن | 100 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.
مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند
خانه خاموش
172,000 تومان
برایش آواز بخوان
55,000 تومان
خداحافظ برای همیشه و ممنون بابت اون همه ماهی
210,000 تومان
نایبپیشکار ماینر
160,000 تومان
آدمهای عادی پرواز نمیکنند
19,000 تومان
کشف سوسیس کاری
25,000 تومان
کلاه رئیس جمهور
57,000 تومان
رکوئیم برای 1 راهبه (نمایشنامه)
110,000 تومان