آيا امروزه اخلاقي بودن دشوار است؟ نظريه ي بخت اخلاقي چه مي‌گويد؟ آيا «امر واقعي» بر ضد «امر اخلاقي» عمل مي‌کند؟ وقتي ساختارها اخلاقي نيستند نقطه اميدي باقي است؟ نقطه اميد کجاست؟ لحظه اخلاقي چطور رخ مي‌دهد؟ براي اخلاق از فرد آغاز کنيم يا از جامعه؟ چرا و چگونه پايان اخلاق، پايان اجتماع است؟ آيا ما به برنامه‌اي قوي براي اخلاقي ماندن خودمان نياز داريم؟ يکپارچگي عقلاني و هيجاني لازم براي حيات اخلاقي از چه طريق به انسجام قوي مي‌رسد؟ چه راهکارهايي براي پرورش خود تنظيمي هيجاني هست.... در فصول اين کتاب، اخلاق به مثابه کيفيت انساني، محل بحث کاربردي واقع شده است. با مقايسه پنج نسخه اخلاقي، اخلاق مراقبت مبناي کار قرار گرفته است و اينکه چگونه، حتي آنگاه که در شرايط ترومايي به سر مي بريم و غايت‌ها گم شده‌اند باز هم مي‌توان به ساخت‌يابي مجدد اخلاقي نايل آمد و لذت حيات اخلاقي را تجربه کرد. نويسنده با آوردن مثال‌هاي عيني اين بحث را پيش برده است که چگونه شرارت از سطح وجود ما رخنه مي‌کند و شيطان در جزئيات است. مدوس اپراندي اخلاق؛ راهبردها و تاکتيک‌هايي تاحدي روشن براي زيست اخلاقي به دست مي‌دهد.