درباره‌‌ی آشیانه گنجشک در سایه‌بان (داستان مدرن کوبا) مجموعه داستان

«رنگ كفش‌هاي مرد گل‌فروش، خاموشي يك چراغ در پشت پنجره‌اي در دوردست‌ها، جزئيات كوچك، قطرات باران روي علف، بوي نمناكي خاك همه و همه توجه او را به خود جلب مي‌كردند. به نظر مي‌رسيد از سرعت همه‌چيز در پيرامون او اندكي كاسته شده. چشمان براقش انتظار مي‌كشيد؛ آكنده از محبت و اشتياق بود؛ اما اين‌ها همه فقط يك آن بود، نه بيشتر، و دوباره درخشندگي از همه‌چيز رخت بربست و همه‌چيز عادي شد.»

آخرین محصولات مشاهده شده