داستان پشت اين اثر:
قضيه از اين قرار است که، دکتر خوزه بتله “Jose Batle” يک متخصص شناخته شده در رشته خود بود. تشخيص‌هاي او که هميشه دقيق بود، جان صدها نفر را نجات داد و براي او تحسين عالي جامعه را به ارمغان آورد. همه چيز به خوبي پيش مي‌رفت تا روزي که معروف‌ترين بازيگر زن هاليوود، مريلين هيورث “Marilyn Hayworth”، با انگشت کوچک رگ به رگ شده ‌اش، به مطب او رفت. دکتر بتله بدون اتلاف لحظه‌اي وقت، از بيمار خواست لباس‌هايش را در بياورد تا مطمئن شود که هيچ عارضه ديگري در بدنش ندارد. پس از يک بررسي کامل و دقيق، او تاييد کرد که... عميقا عاشق شده است. هنرپيشه زيبا از او به خاطر توجه مجدانه اش تشکر کرد و مطب را ترک کرد و عطر دلنشين کامليا را پشت سرش گذاشت. از آن روز، دکتر بتله هرگز به مريلين بزرگ فکر نمي‌کند، به اين اميد که او از انگشت ديگري آسيب ببيند تا بتواند معاينه جديدي را انجام دهد، اين بار حتي دقيق‌تر.