درباره‌‌ی 3 دخترون (دختر گل خندان)

گلنار تک و تنها توی قلعه‌اش نشسته که یک دفعه صدایی می‌شنود. این صدا با صدای جادوگر غرغرو فرق دارد گلنار با عجله به طرف پنجره قلعه می‌دود. شاهزاده‌ای جوان و زیبا پایین قلعه ایستاده است. شاهزاده به چشم‌های زیبا و عاشق گلنار نگاه می‌کند و می‌پرسد: «تو کی هستی؟ اینجا چه کار می‌کنی؟»

آخرین محصولات مشاهده شده