درباره‌‌ی 2 نمایش‌نامه در انتظار لفتی و پسر طلایی

پرده كه بالا مي‌رود، صحنه‌اي خالي از وسيله مي‌بينيم. شش هفت نفري نيم‌دايره نشسته‌اند. مردي جوان، پايين، سمت چپ پشت صحنه، ولو نشسته و خلال ‌دنداني را مي‌جود: تبهكاري مسلح. مردي چاق با ظاهري خوك‌طور مستقيما مستقيما حاضران را خطاب قرار مي‌دهد. به عبارت ديگر، او سركده اتحاديه‌اي است و مردهايي كه پشتش جمع شده‌اند، كميته‌اي از كارگران. همان‌طور كه به زودي خواهيم ديد، آن‌ها رفتار جالب متفاوتي دارند و طيف متنوعي از اين طبقه را به نمايش مي‌گذارند. مرد چاق بسيار برانگيخته و عصباني، نزديك پايان صحبت طولاني نه چندان جذابش است. او خوش خوراك و معتمد به نفس است، نامش هري فت است...

آخرین محصولات مشاهده شده