درباره‌‌ی کشتی‌گیری که چاق نمی‌شد

از آنجايي كه من لاغر و دراز و بي‌حال و وارفته بودم، وقتي كه شومينتسو از جلويم رد مي‌شد، فرياد مي‌كشيد: من يم مرد تنومند رو تو وجود تو مي‌بينيم. كفري‌كننده بود! من از روبه‌رو مثل پوست خشك‌شده يك شاه‌ماهي بودم كه بر روي يك چوب كبريت قرار گرفته بود؛ از نيم‌رخ... كسي نمي‌توانست از نيم‌رخ مرا ببيند، من تنها از دو بعد قابل رويت بودم، نه از سه بعد، مثل يك تصوير فاقد برجستگي.

آخرین محصولات مشاهده شده