درباره‌‌ی کرم زنده در سیب جهان (مجموعه شعر)

صداي پر زدني مي‌شنيدم. كه پنهان از بالاي سرم مي‌گذشت. و آواز زني شب‌بيدار در ساحلي در سرزمينم. كه شكوه مي‌كند از جفاي روزگار و از همان هنگام، مي‌رفتم و. كلماتم را به فراموشي مي‌سپردم براي جنگ‌ها و روزهايم و. از آن روز. آبي مي‌نوشم كه نه سيرابم مي‌كند. نه شست و شويم مي‌دهد...

آخرین محصولات مشاهده شده