درباره‌‌ی کتاب زندگی های من

در سارايوو فضاها و امکان هايي شخصي داشتي کافاناي پاتوق خودت آرايشگرت قصابت خيابان هايي که در آن آدم ها تو را به جا مي آوردند فضايي که تو را تعريف مي کرد و به تو هويت مي داد؛ همه ي مکان هاي مهم زندگي ات (مثلا جايي که موقع بازي فوتبال زمين خوردي و دستت را شکستي گوشه اي که براي ملاقات اولين عشقت صبر کردي، نيمکتي که روي آن براي اولين بار او را بوسيدي)؛ ناشناس بودن در سارايوو تقريبا محال بود و حريم خصوصي به معناي واقعي کلمه غير قابل درک در زبان بوسنيايي کلمه اي به معناي "حريم خصوصي" وجود ندارد؛ همان قدر که تو همشهري هايت را مي شناختي آنها هم تو را مي شناختند عملا مرزي بين درون و برون وجود نداشت.

آخرین محصولات مشاهده شده