درباره‌‌ی پیرمرد

ويليام فاکنر يکي از شاخص‌ترين نويسندگان آمريکايي جهان است که به دليل سهم زيادي که در شکل‌گيري رمان مدرن آمريکايي داشت، در سال 1949 موفق به کسب جايزه نوبل ادبيات شد. گور به گور، خشم و هياهو، يک گل سرخ براي اميلي، حراميان و روشنايي ماه اوت از جمله معروف‌ترين آثار وي هستند. داستان‌هاي او اغلب در شهري خيالي به نام يوکناپاتافا که ساخته ذهن فاکنر است، اتفاق مي‌افتد. کلمه "يوکناپاتافا" از دو کلمه يوکنا و پتوفا ساخته شده که ريشه در زبان بوميان مي‌سي‌سي‌پي دارد و به معناي زمين منفصل است. اين مکان خيالي برگرفته از منطقه‌اي است که فاکنر بيشتر سال‌هاي عمر خود را آنجا گذرانده است. داستان پيرمرد اولين بار به صورت بخشي از رمان "نخل‌هاي وحشي" منتشر شد و بعدها در کتابي با عنوان سه رمان کوتاه شامل "اسب‌هاي خالدار"، "خرس" و "پيرمرد" درآمد. داستان "پيرمرد" بر زمينه يک رويداد تاريخي يعني طغيان رودخانه مي‌سي‌سي‌پي در سال 1927 در آمريکا بنا شده است. داستان دو زنداني که به طور ناخواسته با سيلاب بزرگي مواجه مي‌شوند و يکي از آن‌ها پس از روبرو شدن با زني باردار، سعي در نجات او و فرزندش از اين مخمصه دارد. در طول داستان جدالي سخت و نفس‌گير ميان زنداني و رودخانه وجود دارد و بيان آن توسط نويسنده توانسته به آساني قوه خيال مخاطب را قلقلک دهد و تصوير آن را در ذهن خود بسازد. اين تصويرپردازي تا حدي قوي است که ترسيم جزئيات فضاي قصه در ذهن مخاطب به آساني شکل مي‌گيرد و اتفاقات پرفراز و نشيب در طول داستان نيز بر جذابيت هرچه بيشتر آن مي‌افزايد. داستاني غم‌انگيز و تراژيک که در مکاني مشخص رخ مي‌دهد و درست در همان جايي که داستان آغاز شده، تمام مي‌شود. در طول زمان خواندن داستان پي مي‌بريد که اسم خاصي براي شخصيت‌هاي داستان انتخاب نشده و ما افراد را با توصيفاتي از آنها مي‌شناسيم. مهم‌ترين نکته‌اي که در طول خواندن داستان متوجه آن مي‌شويد و نظرتان را بيشتر به خود جلب مي‌کند، تفاوت قهرمان داستان با ديگر داستان‌هاي معمول است. انساني معمولي که به دنبال هيچ‌چيزي نيست و حتي نمي‌خواهد عملي قهرمانانه انجام دهد و خودش را نيز در اين مقام نمي‌بيند. او فقط مي‌خواهد وظيفه‌اش را انجام دهد، حتي اگر در درک اين مسئله نيز ناتوان باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده