درباره‌‌ی پلیس

آن‌جا پشت در افتاده بود. بوي چوب كهنه، باروت و روغن اسلحه از داخل كمد گوشه‌ي اتاق به مشام مي‌رسيد.زمان‌كه نور خورشيد از وراي پنجره وارد اتاق گرديد، نواره‌اي از آفتاب پس از گذر از درون قفل در كمد،‌ شكل ساعت شني به خود گرفت. اگر خورشيد از زاويه‌اي ديگر مي‌تابيد، مي‌توانست به اسلحه‌اي كه در ميان قفسه قرار گرفته بود جلايي مات ببخشد.اسلحه يك ادساي روسي بود؛ نسخه‌اي كپي شده از استكين، اما معروف‌تر.

آخرین محصولات مشاهده شده