درباره‌‌ی یاد جنگل دور (فرضیه ساوانا و انتخاب زیستگاه در انسان)

وقتي كه مار مي‌بينيم نفس‌مان بند مي‌آيد و از ترس از جا مي‌پريم. زيبايي شكوهمند برآمدن آفتاب ما را به درنگ و شگفتي وامي‌دارد. اين واكنش‌ها تصادفي نيست؛ درواقع، بسياري از واكنش‌هاي انسان به طبيعت ريشه‌اي عميق در گذشته‌ي تكاملي ما دارد. ترس ما از مار به دليل ترس از زهر يا ماهيچه‌هاي خردكننده‌ي آن است، و آن‌چه با طلوع خورشيد مايه‌ي دل‌گرمي ما مي‌شود برطرف شدن خطر جانوران شكارگر است كه در تاريكي به كمين نشته‌اند. بسياري از سليقه‌هاي ما در زيبايي‌شناسي، از انواع باغ‌هايي كه مي‌سازيم تا غذاهايي كه از خوردنشان لذت مي‌بريم و تفريحاتي كه سرگرممان مي‌كنند، نتيجه‌ي ماندگار انتخاب طبيعي است. در اين اثر بلندپروازانه و غيرعادي، زيست‌شناس تكاملي، گوردون اوراينز، به كاوش درباره‌ي نقش تكامل در واكنش‌هاي انسان به محيط مي‌پردازد. كار را با پرسش درباره‌ي علت وجود هيجانات در ما آغاز مي‌كند و با ارائه رويكردهاي تكاملي به زيبايي‌شناسي به پايان مي‌رساند.

آخرین محصولات مشاهده شده