دربارهی وارثان
آن روزها، در مورد زندگي و حرفهام زياد خيالپردازي ميكردم. خيالپردازي كه دو پيامدش يعني انزوا و تفكر به دو عادت هميشگي ذهنيام تبديل شده بودند. من نويسنده آرمانهاي والا - والاترين - بودم. خودم را از كل جهان دور كرده بودم؛ گوشهنشيني و تنهايي را برگزيده بودم . در ناحيهاي روستايي دور از شهر پنهان شده بودم، همانند تاركان دنيا زندگي ميكردم، و تنها اميدي كه داشتم، اين بود كه روزي كاري بزرگ انجام دهم؛ بزرگي و شكوهمندي را روي كاغذ حك كنم. ناگهان، افكارم را خواند و گفت: «نويسندهاي!» از او پرسيدم چگونه به حرفهام پي برد؟ آيا تا حالا از نوشتههايام چيزي را خوانده بود؟ اما خير. پاسخ بسندهاي در كار نبود. باز پرسيد: «نويسنده مشهوري هستي؟»
جواب دادم: «افسوس! تا حالا بايد فهميده باشي.»
دوست داري خيلي مشهور باشي؟
همه ما نويسندهها عاشق شهرت و نام هستيم، البته يه قشري هم از ما هستن كه از بقيه خرده ميگيرن و به اهداف والاتري در زندگي ميانديشن.
كد كالا | 92295 |
زبان | فارسی |
نویسنده | جوزف کنراد - فورد مادوکسفود |
مترجم | رامین فرهادی |
سال چاپ | 1396 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 306 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21 * 1.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 341 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.