دربارهی نفرین جسد
جلوی درخت نشست و شروع کرد با دست به کندن زمین.
با وحشت نگاهم رو اطراف میچرخوندم، به نظرم هر لحظه امکان داشت یه وسیلهای یا یه شخصی یا هر چیزی باعث دور کردن ما از اون درخت بشه، اما او همچنان با دست مشت مشت خاک بر میداشت.
شنیدم... زمزمهها... جیغها...
کافیه من میترسم.
بدون اینکه به من نگاه کنه گفت:
بذار ببینم این تو چی هست که ماجرا تموم بشه بره پی کارش.
دیدم... سایهها... نگاهها...
بغض کردم و با اینکه نمیخواستم اما چشمهام و گوشهام دنبالشون کشیده میشد، با سرعت و سر درگم میدویدند. بعضیها به صورت سایه و بعضیها واضحتر، حتی نگاه بعضیها رو هم میدیدم. اما هیچکس نزدیکمون نمیشد. مهناز جان چقدر باید بکنم؟
كد كالا | 247396 |
زبان | فارسی |
نویسنده | دلآرا دشت بهشت |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 432 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14 * 21 * 2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 469 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.