درباره‌‌ی نظریه های حقوق بین الملل

حقوق بين‌الملل همواره حول دو روايت سرگردان مانده است. از يک سو، گاه گمان مي‌رود که حقوق بين‌الملل يعني توجه صِرف به سطحي‌ترين مظاهر اين نظام، يعني في‌المثل معاهدات تصويب‌شده يا احکام محاکم بين‌المللي؛ از سوي ديگر، گاه اين سخن مطرح مي‌شود که حقوق بين‌الملل يعني آنچه مي‌توان از حيث «نظري» و فلسفي از آن دفاع کرد. با اين همه، هيچ‌يک از اين دو روايت را نمي‌توان مقبول دانست: حقوق بين‌الملل پديداري است «دوچهره» که هم سويه‌هاي «نظري» و هم سويه‌هاي «عملي» دارد و بنابراين بي‌توجهي به هر سوي اين نظام، کج‌فهمي از سوي ديگر را به دنبال خواهد داشت. در اين معنا، نظريه‌هاي حقوق بين‌الملل سرگرمي‌هاي انتزاعي نيستند، بلکه جزء لاينفک و شرط لازم فهم پديدار حقوقي بين‌المللي محسوب مي‌شوند.

آخرین محصولات مشاهده شده