درباره‌‌ی موبی دیک (کتاب مصور)

در يك شب سرد در ماه دسامبر، مرد جواني به نام اسماعيل اتاقي در يك مهمان‌سرا در ماساچوست كرايه كرد. از منهتن به شمال‌شرق آمريكا آمده بو تا در يك سفر ماجراجويانه صيد نهنگ شركت كند. اواخر همان شب، وقتي اسماعيل خوابيده بود، مردي كه سراسر بدنش پر از تتو بود، با نيزه‌اي در دست وارد اتاق شد. اين ديدار سرآغاز چيزي بود كه بعدها تبديل به بزرگ‌ترين ماجراجويي زندگي اسماعيل شد. روز بعد اسماعيل به خدمه‌ي يك كشتي به نام پكوئود پيوست. بعد با مردي روبه‌رو شد كه به او هشدار داد اگر با كشتي ناخدا ايهاب سفر كند، ممكن است هرگز به خانه برنگردد. با اين‌وجود اسماعيل صبح روز بعد با شجاعت به كشتي رفت و دريانوردي خود را در درياهاي عميق آغاز كرد. هدف خدمه‌ي كشتي پكوئود از اين سفر دريايي كسب سود مالي بود. هدف ناخدا ايهاب، اما، رسالتي بود برپايه‌ي نفرت و انتقام نسبت به بزرگ‌ترين موجود دريا.

آخرین محصولات مشاهده شده