درباره‌‌ی مالیخولیای مقاومت

لسلو کراسناهورکايي نويسنده ي مجار در سال 2015 به خاطر "نوآوري و اعتلاي سطح داستان نويسي جهاني" برنده‌ي جايزه‌ي بين المللي "من بوكر" شد. او در سال 1989 رمان "ماليخولياي مقاومت" را منتشر کرد که برنده‌ي جايزه‌ي بهترين کتاب سال آلمان شد. سوزان سانتاگ، به خاطر اين رمان، او را "استاد معاصر مجار در آپوکاليپس نگاشتن" توصيف مي‌کند که خواننده را به مقايسه‌ي او با گوگول و ملويل بر مي‌انگيزد. در اينجا با هنرمندي جسور روبه رو مي‌شويم که قراردادهارا زايل کرده و کيهان ديگري را باز مي‌سازد؛ آنقدر کج و معوج و غريب که هنگام آشنا شدن با آن، ديگر به دشواري مي‌توانيم از آن روي گردانيم. قهرمان‌هاي اصلي او محکوم به غلتيدن در شکست هستند، آدم‌هاي پالتويوش يادآور داستان‌هاي کافکا و داستايوسکي و بکت ؛ اما کراسناهورکايي مقلد نيست، نبوغ او براي تبديل امر متافيزيکي به امر ماترالو و بالعکس، منحصر به فرد است. بلاتار، فيلمساز شهير مجار، "هارموني‌هاي ورکمايستر" را با اقتباس از همين رمان مي‌سازد؛ چنانچه در رمان مي‌خوانيم اين فيلم تصويرگر مجارستان در حال فروپاشي و حاکم شدن هيولاي سرمايه است که نشانگر شهروندان درمانده‌ي رمان، از جمله "يانوش" و استاد او "گيورگي" و ديگران، در مواجهه با سيرک تاريک نهنگي غول پيکر است که چون استعاره ي يک ويراني بزرگ وارد شهر مي شود و کسوفي عظيم زندگي آنان را در بر مي‌گيرد.

آخرین محصولات مشاهده شده