درباره‌‌ی لونه بره کدوم وره

روزها مي‌گذشت، اما كسي سراغ چوپان را نمي‌گرفت. كسي حال او را نمي‌پرسيد. همه او را به نام چوپان دروغ‌گو مي‌شناختند. هيچ‌كس نمي‌خواست، با يك دروغ‌گو دوست باشد. روزي از روزها او فرياد كشيده بود: «گرگ، گرگ، آي گرگ، كمك كنيد، گوسفندها را بردند، كشتند، خوردند...!»

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده