درباره‌‌ی فرجام عقل(فلسفه آلمانی از کانت تا فیشته)

تاريخ فلسفه همان طور روايت مي شود كه تاريخ دولت ها تا سرانجام اثري از بلقوگي باقي نماند و همه تسليم نظم دروني«تاريخ ما» شوند. تمام اين تلاش معطوف به طرد كردن و به حاشيه راندن هر چيزي است كه در جانب «شدن» باشد.مؤلف اين كتاب نه«تقدير»مقدر فلسفه كانتي،كه فرجام آن را روايت ميكند.بايزر در اين كتاب مورخ هگلي نيست،بلكه جستجوگر حاشيه هاست.اهميت كتاب درست در همين برهم زدن موهومات خوشايند«ما»ست،«مايي»كه به جز «تقدير» ابزاري براي نگريستن به وقايع ندارد.اما بايزر هرگز با چنين تصوري به اين حواشي منكوب شده نگاه نمي كند.او روايتگر داستان عقل است كه فرجام و سرانجام آن ضرورتا در گرو عقل نيست.

آخرین محصولات مشاهده شده