دربارهی عشق و جواهر
سارا در نهايت آرامش كنار پنجره نشسته بود و منظرهي بيرون را تماشا ميكرد. در اين روز آفتابي و درخشان تابستان، هوا بهقدري ساكن و آرامشبخش بود كه صداي پرندگان و حتي صداهايي از چند كيلومتر دورتر نيز شنيده ميشد. منظرهي مقابل چشمان سارا، از پنجرهي قصر موز، باغچههايي بود كه در كمال زيبايي با انواع گل و گياه آراسته شده بود....
محصولات مرتبط
نشر نقره
آسیمههای معنا (بررسی دیدگاههای عبدالقاهر جرجانی پیرامون زبان نظریه ادبی و هرمنوتیک)
73,000 تومان