دربارهی عامره و هرمز (بر اساس حکایت اسب آبنوس از 1001 شب) قصههای فراموش شده 8
مرد جوان گفت:« آخ آخ، گفتي آسمون؟ تو پرواز كردي؟ من هم يه بار پرواز كردم تو آسمون.» هرمز سريع گفت:« واقعا؟ با چي؟ با اسب؟» مرد و زن جوان هر دو زدند زير خنده. مرد گفت:«اسب؟ چي ميگي؟ تو از كجا اومدي مرد؟ نه بابا. يه بار كه از اسب افتاده بودم و چند جاي بدنم شكسته بود و از درد داشتم ميمردم، يه طبيب هندي اومد سراغم. اون دارچين و جوز هندي و قارچ خشك شده و عجيب رو كوبيد، توي آب حل كرد و به من داد. باورت ميشه چند روز رو هوا بودم؟ خوابيده بودم لاي پتو، اما يه جورايي سبك شده بودم. انگار كلهام تو ابرها بود. ببينم تو چي خورده بودي؟» هرمز نفسي عميق كشيد و گفت: «بگذريم. فيلسوف بزرگ، برگرديم سر ماجراي عشق.»
كد كالا | 73800 |
زبان | فارسی |
نویسنده | علی بخشی |
سال چاپ | 1394 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 96 |
قطع | پالتویی |
ابعاد | 13 * 19.3 * 1.2 |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | 184 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.