درباره‌‌ی عاشقانه

موبايلش باز هم خاموش بود. اما من هي براش پيامك فرستادم و وقتي اميدم رو از دست دادم براش نوشتم: «خداحافظ. پيام‌هاي ديگه رو مي‌ريزم تو سطل زباله دلم.» بنشين. بنشيني من بهتر و بيشتر احساس قصه‌گويي رو دارم كه داره قصه‌اي تعريف مي‌كنه. ممنون. معلومه كه قصه‌ام رو دوست داري و مي‌خواي بدوني چرا موبايلش رو خاموش كرده بود، اما هنوز تا رسيدن به اين قسمت قصه بايد صبر كني. خنده‌م مي‌گيره. انگار شده‌ام شهرزاد قصه‌گو و براي زنده ماندن قصه رو هيجان‌انگيزتر مي‌كنم، هي هيجان‌انگيزتر!

آخرین محصولات مشاهده شده