درباره‌‌ی شکیبایی مگره

مگره كه صورتش را به طرف منظره آرام رودخانه سن گردانده بود، رفتن آن‌ها را نديد. او، روي ساحل رودخانه، دنبال اشباح آشنا مي‌گشت. شبح آن مردي كه با قلاب ماهي مي‌گرفت. مگره او را، از سال‌ها پيش، ماهيگير خودم ناميد. گرچه بي‌گمان نمي‌توانست شخص واحدي باشد. آن‌چه اهميت داشت اين بود كه هميشه مردي در آن‌جا، كنار پل سن ـ ميشل، براي ماهيگيري و جود داشت.

آخرین محصولات مشاهده شده