درباره‌‌ی شاه باکلاه شاه بی‌کلاه

شاهي بود و شاهي نبود... تق... توق... تاراخ... پوق. بنگ... بينگ... دلنگ... جينگ... پادشاه كه آتش خشمش پولاد را آب مي‌كرد، بساط و. بقچه‌هايش را به حياط پرتاب مي‌كرد. - بي‌خوابي ما همه‌اش زير سر خارجي‌هاست... پس اين جادوگرآغا كجاست؟

آخرین محصولات مشاهده شده