درباره‌‌ی شام نامطبوع اطلسی‌های لگدمال شده پسر مونی گریه نمی‌کند اتاق تاریک (4 نمایش‌نامه)

دوروتي: به نظر خيلي دوره. مسكوني نيست. مرد جوان: مسكوني نيست ولي دور هم نيست. دوروتي: با چي مي‌تونم بيام؟ منظورم وسيله نقليه‌س؟ مرد جوان: دوچرخه برادرزاده‌تون رو قرض بگيريد. دوروتي: امشب جلسه پيشاهنگيه. دوچرخه‌ش رو لازم داره. مرد جوان: پس پياده بيايد. نمي‌ميريد كه! دوروتي: از كجا مي‌دوني؟ شايد بميرم. من اهل بوستونم. مرد جوان: خانم عزيز، بوستون 1 ايالت خياليه كه تركش خواهيد كرد. دوروتي: البته با تزريق انسولين.

آخرین محصولات مشاهده شده