بدان كه هر چيزي را كاري است از اعضاي آدمي، تا آن نبود او بيكار بود. ديده را كار ديدن است، تا ديدن نبود او بيكار شود. و گوش را كار شنيدن است، تا شنيدن نبود او بيكار بود. و همچنين هر عضوي از اعضاي آدمي را كاري است. كار دل عاشقي است، تا عشق نبود او را كار نبود. چون عاشقي آمد. او را نيز كار خود فراديد آمد. پس يقين آمد كه دل را براي عشق و عاشقي آفريده‌اند و هيچ چيز ديگري نداند.