درباره‌‌ی ساخت ایران (گشت‌وگذاری در صنعت)

دست‌تان نباید روغنی شود مهندس ف، یا همان مدیر استراتژیک، از آن دست آدم‌هایی بود که طول کشید تا در ذهنم طبقه‌بندی‌اش کنم. شاید ابتدا سرووضع شیکش برایم عجیب بود، اما بعدتر آن‌چه متحیرم می‌کرد این بود که چه‌طور قدرتش به روابط میان وزارت‌خانه‌ها نفوذ می‌کند و به چیزهایی مثل خصوصی‌سازی و بورس اوراق بهادار مسلط است، به این نتیجه رسیدم که او نمونه‌ای از پدیده‌ی کارآفرینان یا آنتروپرونورهای شبه‌دولتی (یا به تعبیر این روزها خصولتیِ) نوظهور هستند که معمولاً وظیفه‌شان برقراری شبکه میان صنایع گوناگون است، از طریق جاری کردن «صیغه‌ی خواهرخواندگی» بین شرکت‌های گوناگون و قرار دادن آنها در سیستم ساخت ولی بدون تملک ابزار تولیدشان. توضیحات ف دست‌کم ساده‌انگاری‌ام درباره‌ی انتقال تکنولوژی را تصحیح کرد و نشانم داد که قضیه بر سر چند دستگاه و نقشه‌ی سرّی نیست.

آخرین محصولات مشاهده شده