مقالات اين كتاب از اميد به آزادي زنان سخن مي‌گويند كه وراي بقاي صرف يا حق انتخاب‌هاي ابتدايي است. اينكه اگر زنان از محدوديت‌هاي جسمي يا قيد و بندهاي موجود بر سر انتخاب‌هاي خود آزاد شوند، چه كارهايي‌ها از دستشان بر مي‌آيد؟ ما چگونه فرهنگي خواهيم آفريد؟ آيا مي‌توانيم بهترين‌ها را از ميان سنت‌ها دست‌چين كنيم طوري كه فرزندانمان به كسي كه هستند، افتخار كنند و ياد بگيرند چطور درهر نقطه از جهان با فرهنگي تكثرگرا زندگي كنند؟ آيا مي‌توانيم راه‌هايي تازه را براي نسل بعدي هموار كنيم تا نيروي بالقوه انسانيت خود را كشف كنند؟ روح بشر نمي‌تواند تا ابد در انحصار باشد، اين با ژرفاي سرشت ما نيز مغاير است. با وجود تمام چيزهايي كه ممكن است در گيرشان شويم، قلب و روحمان مي‌تواند همچنان آزاد بماند.