درباره‌‌ی زخمی که از زمین به ارث می‌برید (مجموعه شعر)

در كهكشان براده‌هاي آهن مي‌بينم. ستاره‌اي در جاي خودش نيست. مرداني مي‌بينم بدون پوست - بدون گوشت - با اسب‌هاي لاجوردي در عروق جوهري. به زمين مي‌تازند. و شما كه تركيب آب و زغال‌ايد. به ستون‌هاي دود بدل مي‌شويد.

آخرین محصولات مشاهده شده