درباره‌‌ی روزی که تو به دنیا آمدی

پدر من گفت: «روزي كه تو به دنيا آمدي، باران ايستاد و خورشيد تابيد، و ما شلپ ‌شلپ‌ كنان از ميان چاله‌هاي آب گذشتيم.»

آخرین محصولات مشاهده شده