درباره‌‌ی تاریخ سیر فلسفه در اروپا (2جلدی)

اين کتاب اساسا براي دانشجويان فلسفه و آن دسته از خوانندگان فراهم آمده است که مي خواهند بدون توقف و صرف وقت زياد، زمان و مکان زندگاني و خلاصه انديشه هاي فيلسوفي از فيلسوفان را بيابند و بخوانند. اما فلسفه چيست؟ فلسفه، دوست داشتن خردمندي است و فيلسوف دوستدار خردمندي و خردورزي، اما هرکس که چيزي را دوست مي دارد بدين معني نيست که مطلوب خود را به دست آورده و او را در آغوش گرفته، نه بلکه بدين معني است که دنبال چيزي که دوست دارد مي رود، و بسا که هرگز به مطلوب خود نمي رسد، ولي او البته سست نمي شود و راه تفکر و «فلسفيدن» خود را ادامه مي دهد. فلسفه، در واقع همين طي طريق و سپردن راه است، و آنچه از افکار و انديشه هاي بزرگ و همين طور اکتشافات و اختراعات سترگ پديد آمده، نتيجه همين پژوهش و دوستداري حقيقت و سپردن راه هاي سخت کنجکاوي و بررسي بوده و بس. اپيکور (وفات، 270 ق م) فيلسوف يوناني مي گفته است که «تنها يونانيان تفلسف مي کنند!» (سيمون ون دن برگ، ترجمه تهافت التهافت ابن رشد، 1/2، به نقل از Diog Laert,X,117) و نيز گذشته از اظهار اعجاب و خضوع ابن سينا در برابر ارسطو (در مقدمه «منطق» شفاء)، ابن ميمون قرطبي (وفات، 1204 ه) در دلاله الحائرين (1/71، ترجمه انگليسي) مي گويد: «هرکس بايد بداند که آنچه از اين {مباحت} فلسفي که مسلمانان، معتزله و نيز اشاعره، بدان پرداخته اند اقتباس از يونانياني است که فلسفيده اند، و يا از سريانياني است که خود را به انتقاد آن فيلسوفان مشغول ساخته بوده اند و لاغير...». امروزه البته پژوهشگران، چنين يونان پرستي افراطي را نمي پذيرند و فلسفيدن اقوام ديگر از جمله مصريان، کلدانيان و ايرانيان و جز آنها را نيز در بارور شدن فلسفه دخيل مي شمارند، ولي به اهميت بسزاي يونانيان و حکيمان يوناني بسيار بها مي دهند و فرهنگ و تمدن غربي را ادامه همان سنت فلسفي يوناني مي شمارند. در اين کتاب نيز کوشيده شده است که اين سير و تداوم از آغاز تا امروز -ولو به اختصار- بيان شود.

آخرین محصولات مشاهده شده