درباره‌‌ی باغچه این‌جا باغچه آنجا (پوملو فیل فیل‌سوف 6)

پوملو، فيل فيلسوف صورتي، يک روز صبح که از خواب بيدار شد، احساس کرد که همه‌چيز عوض شده! او توي باغچه زندگي مي‌کرد، اما باغچه مثل هميشه نبود؛ توت‌فرنگي‌ها مزه‌ي هميشگي‌شان را نداشتند و شلغم‌ها هم مثل هميشه جوابش را نمي‌دادند. پوملو مطمئن شد که باغچه باغچه‌ي هميشگي نيست. کم‌کم احساس تنهايي کرد. او مي‌خواست بداند چه اتفاقي افتاده. بعد فکر کرد که بايد از باغچه‌اش برود، ولي کجا؟ فکر مي‌کني پوملو چه‌کار کرد؟

آخرین محصولات مشاهده شده