دربارهی باران سنگ
قلب كاتارينا آرام نداشت. چون بايد طبق نظر يكي از بالاييها، پاييندَرّه را تخليه ميكردند. و پاييندَرّه هم يك جاي موهوم نبود، بلكه همانجايي بود كه در آن اقامت داشتند و ساكنانش هم يك مشت آدم موهوم نبودند، بلكه خود او بود و مادر و پدر و آنا و رگولا و ياكوب و كاسپار و رينرها، و ياگليبالايي و ياگليپاييني، و الزبت پير و الزبت جوان با غمبادش و تمام فوج بچههايي كه توي هر خانه چندتايي ازشان بود و حتي خواهركوچولوي نورسيدهاش هم يكي از اهالي آنجا بود، چه اسمش را اويفميا ميگذاشتند چه ورنلي...
كد كالا | 233145 |
زبان | فارسی |
نویسنده | فرانتس هولر |
مترجم | علی عبداللهی |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 228 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 13.5 * 20.5 * 1.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 226 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.