درباره‌‌ی اول تو بازی کن (1 دوست می‌تواند همه چیز را تغییر دهد)

وقتي شارلوت صفحه‌ي بازي را از تو كمد درآورد. از آن خاك بلند شد. آن را آورد و روي ميز ناهارخوري گذاشت و ماگدا هم پا به پايش آمد. ماگدا روي صندلي زير تابلوي گلابي نشست و پرسيد:” تو خيلي مهارت داري؟” شارلوت گفت:” اخيرا در اينترنت نفر دوم شدم. ولي بازي اينترنتي خيلي با بازي رو در رو فرق داره.“ ماگدا صفحه را به طرف خود كشيد و كيسه‌ي حروف را تكان داد. تق تق تق براي اين بازي بايد بازيكنان مهره‌اي از كيسه درمي‌آوردند و هر كس كه روي مهره‌اش حرفي نوشته شده بود كه در ترتيب حروف الفبا جلوتر بود، بازي را شروع مي‌كرد. ولي آن روز شارلوت به كيسه اشاره كرد و لبخند زد. يك‌جورايي حس بهتري داشت. گفت: اول تو بازي كن

آخرین محصولات مشاهده شده