درباره‌‌ی اسکار و خانم صورتی

من اسكارم، ده سالمه، تو خونه گربه و سگ رو آتيش زدم «فكر كنم حتي ماهي گلي هم كباب كرده باشم!» اولين باره كه برات نامه مي‌نويسم چون تا حالا به خاطر درس‌هام وقت نداشتم. بايد همين اول بهت بگم كه من حالم از نوشتن به هم مي‌خوره، وقتي كه ديگه واقعا مجبور باشم مي‌نويسم؛ چون نوشتن يه چيز الكيه، يه چيز تزئيني، مثل لبخند زوركي، حلقه گل و روبان و منگوله و اين چيزها؛ چون نوشتن يه دروغه كه همه چيزو خوب نشون مي‌ده؛ يه كلك آدم بزرگونه‌س، مدركش؟ بفرما، اول نامه‌م رو دوباره بخون: «من اسكارم، ده سالمه، تو خونه گربه و سگ رو آتيش زدم «فكر كنم حتي ماهي گلي هم كباب كرده باشم!» اولين باره كه برات نامه مي‌نويسم چون تا حالا به خاطر درس‌هام وقت نداشتم.»

آخرین محصولات مشاهده شده