دربارهی احیا زندگی در اتاق درمان (حساسیت تحلیلی جدید)
نويسنده در دو فصل اين کتاب با ما همراه ميشود تا دو مقالهي تأثيرگذار وينيکات «ارتباط برقرار کردن و ارتباط برقرار نکردني که به مطالعهي تضادهايي خاص انجاميد» (1963) و «استفاده از ابژه و ارتباط به واسطه همانندسازيها» (1967) را اينبار از نگاه او بخوانيم. وينيکات در هر دوي اين مقالات به ما ميگويد چگونه تمام احساس واقعي بودن به تجربه داده ميشود. خواننده در دو فصل اين کتاب به همراه آگدن به اتاق مشاورهاش ميرود تا ببيند و از او بشنود که او چطور روانکاوي ميکند. در واقع او ميخواهد به ما بگويد چطور با هر بيماري و در هر جلسهاي روانکاوي را دوباره ابداع ميکند. دو فصل ديگر کتاب حاضر به تغيير در مفهوم تولد ذهن و نقش استفاده از زبان در درک آنچيزي ميپردازد که در جلسه روي ميدهد. آگدن در فصلهاي پاياني کتاب به دنياي شعر رابرت فراست و اميلي ديکنسون ميبرد تا با او روياپردازي و تجربه کردن، بودن و شدن را تجربه کنيم. در نهايت نيز در راستاي همين هدف بحث نحوه نوشتن تحليلي را پيش روي ما قرار ميدهد.