درباره‌‌ی 1 لحظه بیشتر (مجموعه داستان)

... دريا هرگز استراحت نمي‌كرد. رفت و آمد آن گاهي آزارم مي‌داد، چون هيچ‌گاه نمي‌ايستاد و صدايش گاهي صداي اولگا را هم مي‌پوشاند. فقط بويش تا اتاق‌ها نمي‌رسيد؛ بوي الكل طبي در حال جنگ با باكتري‌ها، بوي عرق ملافه‌ها و ترس از رنج كشيدن، بوي دريا را مي‌پوشاند. شب‌هايي هستند كه بلندتراند و بعد از تغيير ساعت مي‌آيند و در امتداد دريا كشيده مي‌شوند... يادم هست دسامبر سال 2005، يك ثانيه طولاني‌تر بود. ساعت‌هاي اتمي كه زمان جهاني را تعيين مي‌كنند اين را ثبت كرده بودند، رصدخانه پاريس اعلام كرده بود: اضافه شدن اين يك ثانيه، تاخير زمين در چرخيدن به دور خود را جبران مي‌كند.

آخرین محصولات مشاهده شده