درباره‌‌ی گفتمان‌های جامعه ایرانی (تجدید ساختارهای آگاهی و نظم معنایی در تاریخ معاصر)

امروز كاربرد خطه، سرزمين، ايرا‌ن زمين، ايرانشهر، مملكت، ممالك محروسه و حتي كشور براي توصيف ما، تقريبا مساوي جهل به ايران و جهل به اكنونيت و معاصرت ايران است. ما امروز اگر ايران را به مثابه «جامعه» درك نكنيم، اساسا نمي‌توانيم اكنونيت و معاصرت آن را آن‌گونه كه هست، بفهميم و توصيف كنيم و راه بغرنج و طولاني‌اي كه ايران در پانصد سال اخير طي كرده است و خود را از ظاهر تا باطن دگرگون كرده و در وضعيت كنوني قرار گرفته است، درك كنيم.امروز همه‌ي علوم اجتماعي، فلسفه، اقتصاد، سياست و حقوق، دانسته يا ندانسته، به اعتبار اينكه ايران جامعه است مي‌توانند آن‌را توصيف كنندو توضيح دهند. از اين رو ما از نام «جامعه ايراني» استفاده مي‌كنيم و اين نام هم به اعتبار دانش يا علم جامعه‌شناسي منطقي پيدا كرده است و اكنون هيچ دانش وعلمي نخواهد توانست به شناخت ايران نزديك شود، مگر آنكه دانسته يا ندانسته «جامعه شدن ايران» را دريافته باشد. اين كتاب كوششي است تا «زبان‌فارسي» و «گفتمان‌هاي معاصر» را به راهي براي شناخت «جامعه ايراني» تبديل كند و تحولات ايران را از طريق تحولات زبان فارسي و كفتمان‌هاي ايراني توضيح دهد. اين راهي مطمئن براي شناخت جامعه ايراني و مساله بنيادين آن است.

آخرین محصولات مشاهده شده