دربارهی گزارش 1 مرگ
ظهر روزی از ماه اوت، در حالی که با دوستانش گلدوزی میکرد، حضور کسی را در نزدیکی خانهاش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده. به من گفت: «چاق شده بود، موهایش بفهمی نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا، خودش بود!» دیوانه شده بود. حتما مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده. اما مرد، بر خلاف دختر، فاقد ذخیره عشقی بود که باعث تحمل میشد. پیراهنش از عرق خیس بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیفهای چرمی درزشکافته سگگ نقرهای را داشت. بایار دو سان رومان بی اینکه به باقی کسانی که گلدوزی میکردند و مبهوت مانده بودند، اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد، کیفهایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: ـ خب، من آمدم.
كد كالا | 52644 |
زبان | فارسی |
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
مترجم | لیلی گلستان |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 98 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.4 * 21.2 * 0.8 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 127 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.
مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند
3 قلمروی کوچک (مجموعه داستان)
48,500 تومان
کارلوس فوئنتس
10,000 تومان
گربه مادرم (مجموعه داستان)
11,000 تومان
دوردست همین جاست (مجموعه داستان)
125,000 تومان
رقصهای جنگ (مجموعه داستان)
75,000 تومان
روی پلههای کنسرواتوار (مجموعه داستان)
10,000 تومان