آراز بارسقيان متولد بهمن 1362 نويسنده و مترجم ايراني ارمني تبار است. او در خانواده‌اي هنرمند به دنيا آمده و از سن هجده سالگي با شرکت در کلاس‌هاي داستان‌نويسي جمال ميرصادقي به طور حرفه‌اي کار داستان‌نويسي را آغاز کرد. همچنين وي موفق به کسب جايزه ادبي «صادق هدايت» در سال 1385 شده است. از متن کتاب: و يک بار ديگر براي سرهنگ احترام نظامي مي‌گذارم؛ اين بار درست لبخند مي‌زند، اما نمي‌خندد. با بالا دادن سينه‌اش غرورش را بيشتر مي‌کند و محکم احترام نظامي مي‌گذارد. دست دراز مي‌کنم ولي هواي سرد زمستان مشتم را پر مي‌کند و او خبردار محو و محوتر مي‌شود و من نمي‌دانم چه کار کنم و خواننده مي‌خواند: «خورشيد مي‌درخشيد ولي من نه، باران نقره‌اي همه چيز را خواهد شست…» و حالا ديگر من مانده‌ام و اتاق خالي. کنار پنجره مي‌روم. يک لحظه سر مي‌گردانم تا شايد دوباره او را ببينم، ولي کسي نيست. به کوچه‌ي خلوت و تاريک نگاه مي‌کنم.آسمان شب. باد آرامي شاخه‌هاي خشک درخت‌ها را تکان مي‌دهد. ماه نقره‌اي. شبي که تمامي ندارد. و ديگر هرگز نپرسيدم چرا خواند: «شب‌به‌خير، به هر روز و هر ساعت؛ شب‌به‌خير به تمام آن‌چه در قلبت جريان دارد.»