درباره‌‌ی کتاب صوتی میرزا

بعضي شادي‌ها زود گذر و برخي دردها آنقدر جگرسوز هستند که همه تصوير هاي ديگر را مي تارانند. اشباح در خاطره‌ام در هم مي لغزند. دخترکي که هر وقت از الاچيق بيرون مي آمد و با دلو آب از چاه مي کشيد، دزدکي نگاهي به پنجره اطاقم مي افکند. زني که برايم دختري زائيد، هر روز وقتي از خواب بيدار مي شد قرآن را از طاقچه بر مي داشت و مي بوسيد. مادر وحشت زده‌اي که دم آخر زاري کنان گفت: آخر کجا مي‌روي من هم مي آيم.

آخرین محصولات مشاهده شده