رماني علمي – تخيلي که خواننده‌ي خود را به فراسوي يک آخرالزمان مي‌برد. کتاب «کالکي» (Kalki)، نوشته گور ويدال، را يک رمانِ پيشا و پسا آخرالزماني توصيف کرده‌اند. گور ويدال در کتاب «کالکي»، از خلال روايتي که رنگي از طنزي سياه دارد، از پيامبري کذاب سخن مي‌گويد که کمر به نابودي نوع بشر بسته و قصدش از اين نابودي، برچيدن بساط شَر از روي زمين است اما او خود، ظاهراً به نيت خير، بساط شَر را مي‌گسترد. کتاب «کالکي» رماني است که با گوشه چشمي به مسائل و موضوعات فرهنگي و سياسي و اجتماعي زمانه‌اش نوشته شده است. در اين رمان، هم تأثير خطر بمب هسته‌اي را مي‌بينيم و هم تأثير فمينيسم را در دوراني که موج دوم فمينيسم اروپا و امريکا را فرا گرفته بود. ويدال همچنين در کتاب «کالکي» کنايه‌اي به هيپي‌ها و رواج هيپي‌گري در دهه‌هاي 60 و 70 ميلادي زده است. شخصيت اصلي کتاب «کالکي» مردي است که خود را مُنجي بشر مي‌داند و ادعاي نجات جهان را دارد. اين مرد، بي‌شباهت به کساني نيست که در دهه‌هاي 60 و 70 ميلادي نوعي عرفان برآمده از هند را رواج مي‌دادند و مريدان زيادي در غرب يافته بودند؛ همان کساني که هيپي‌ها را به خود جلب مي‌کردند. کتاب «کالکي» را همچنين مي‌توان رماني درباره ويرانگري قدرت دانست. متن اصلي کتاب «کالکي» اولين بار در سال 1978 منتشر شده است.