درباره‌‌ی پریانه‌های لیاسندماریس

داستان اين رمان در بندر سيراف يکي از بنادر جنوبي ايران باستان اتفاق افتاده است و حکايت زندگي خانواده‌اي جنوبي است قهرمانان اصلي داستان ليانا و ادريس، خواهر و برادر نوجواني هستند که در اين خانواده زندگي مي‌کنند. ادريس که صياد مرواريد است، تا کنون ? مرواريد لاجوردي به دست آورده و ديصبرا مادر ادريس و ليانا ، مرواريدها را براي عروسي ادريس در صندوق قديمي که در زير زمين خانه دارد مخفي کرده است. ادريس بار ديگربه همراه ناخدا سيراف براي صيد مرواريد به دريا مي‌رود که اين بار با صحنه بسيار عجيب وترسناکي مواجه مي‌شود. زير آب هنگامي که بي‌خبر از همه جا مشغول جمع آوري صدف است ، دستي به شانهايش مي‌خورد ، سر که برمي‌گرداند در مقابل خود يک پري دريايي مي‌بيند که نوزادي در آغوش دارد که چهره‌اش شبيه ادريس است.

آخرین محصولات مشاهده شده