درباره‌‌ی یوهان کرویف (نوبت من)

پدرم در سال 1959 در گذشت، چهل و پنج ساله بود و من 12 ساله. روز فارغ‌التحصيلي در مقطع ابتدايي بود كه خبر مرگش را وسط جشن خداحافظي به من دادند. بعد از آن، آژاكس نقش بزرگتري در زندگي‌ام بازي كرد چرا كه ديگر پدري در خانه نداشتم كه پيشش برگردم. مرگ او هرگز رهايم نكرد، و هرچه مسن‌تر مي‌شدم اين حس در من قويتر مي‌شد كه سرنوشتي مانند او خواهم داشت.

آخرین محصولات مشاهده شده