درباره‌‌ی ویپاسانا (راه وارستگی)

وقتي از عضوي از بدن‌تان را خم مي‌كنيد يا حركت مي‌دهيد، فكر مي كنيد: «همان اندامي كه قبلا وجود داشت الان دارد حركت مي‌كند. همان ‏‎"من"ي كه قبلا بود، الان اين اندام را به حركت درآورد.» بعد از حركت دادن اندام‌ها، دوباره فكر مي‌كنيد: «اين اندام‌ها، و اين "من" هميشه وجود دارند.» زماني كه مردم در حال ديدن چيزي هستند، در مورد خودشان و آن چيز چنين فكر مي‌كنند: «چيزي كه ماندگار است، قبلا بوده است، الان هست، و مي‌رود كه در آينده هم باشد، چيزي كه هميشه وجود دارد.» وقتي فرد فكر و تصور مي‌كند، اين‌گونه فرض مي‌كند: «خودي كه از قبل وجود داشته الان دارد فكر مي‌كند.» به اين شكل او خودش را به عنوان شخص يا موجودي ماندگار فرض مي‌كند. شما در مورد خود و ديگران چنين فكر مي‌كنيد: «افرادي كه تمام طول زندگي را زندگي مي‌كنند.» در واقع، چنين چيزي نيست. چيزي تمام طول زندگي را زندگي نمي‌كند. فقط ذهن و جسم است كه در فرآيند جانشيني پي‌در‌پي پديد مي‌آيد و محو مي‌شود. شما اين ذهن و جسم ناماندگار را به عنوان يك شخص در نظر مي‌گيريد، و به آن مي‌چسبيد. ما مراقبه مي‌كنيم تا از وابستگي به چيز‌ها با ديدگاه اشتباه جلوگيري كنيم.

آخرین محصولات مشاهده شده