درباره‌‌ی هنر و ادبیات در سوسیالیسم

هنر مي‌تواند صدا و احساس نهفته در انسان را شكوفا سازد؛ شوق و شادي برانگيزد. تخيل، رويا و آرزوهاي ما را زنده نگه دارد. اتحاد، هم‌آهنگي، فداكاري و پيوندهاي انساني ايجاد كند. عشق و نفرت، اميد و انتظار برمي‌انگيزد. هنر ضمن اين كه مي‌تواند انسجام و هم‌بستگي جمعي بيافريند در عين حال اين پتانسيل را نيز دارد كه جامعه را براي پذيرش گوناگوني، تكثر و تحمل صداهاي مخالف (جامعه‌ي چند صدايي) آماده و تجهيز كند... نهادهاي قدرت در جامعه‌هاي بسته و استبدادي، نشان داده‌اند كه هنر را وسيله و ابزاري براي تغييرات مورد نظرشان تلقي مي‌كنند. ابزاري كه مي‌تواند و بايد در خدمت نظام حكومتي باشد. آن‌ها با ايجاد محدوديت در راه آفرينش خلاق و آزاد هنرمندان، از آنان صرفا براي هدف‌هاي ايدئولوژيك سياسي‌شان و استمرار نظم تك صدايي، بهره مي‌گيرند. اما وجدان بيدار و حساس اكثر هنرمندان اجازه نمي‌هد هنر آن‌ها در خدمت سياست اختناق و تحميق جامعه به كار برده شود. در نتيجه آن‌ها غالبا در مقابل زورگويي و جباريت صاحبان قدرت، ايستادگي مي‌كنند...

آخرین محصولات مشاهده شده