درباره‌‌ی نخستین عشق

من مي‌بايست تكه‌هاي خود واقعي‌ام را از خاطرات پريشان ماجراهاي زندگي‌ام بيرون مي‌كشيدم تا ‌آن موقع توانش را نداشتم حتي مي‌ترسيدم اين‌كار را بكنم. من كي بودم؟ چي بودم؟ سؤالي كه از زندگي بازم مي‌داشت. روزگارم را سياه كرده بود و زندگيم را تلخ كارم به جاي رسيد كه مي‌خواستم را سربه‌نيست كنم مردم را درك نمي‌كردم و ‌آن نوع زندگي‌‌ها به نظرم احمقانه و بي‌ارزش و بي‌معني بود. حس كنجكاوي در درونم ول مي‌زد و راحتم نمي‌گذاشت وادارم مي‌كرد به گوشه كنار هستي و در تمام راز و رمز زندگي دقيق شوم.

آخرین محصولات مشاهده شده