درباره‌‌ی مرثیه‌ای برای جنون (دفتر دوم فیلسوف دیوانه)

ديوانه‌اي به خنده ميان خرابه‌اي. بنشسته و به خاطر تو تار ميزند. خون تمام خاطره‌ها در شب خيال. نقشي به خوان پرده پندار ميزند.

آخرین محصولات مشاهده شده