درباره‌‌ی مجموعه نمایش‌نامه‌های امیررضا کوهستانی 1 (قصه‌های درگوشی و رقص روی لیوان‌ها)

فرود: خب درست بشين تمرين كنيم. (شيوا تكيه مي‌دهد به صندلي و پاهايش را روي ميز مي‌گذارد) پاهات رو هم نمي‌شه بذاري رو ميز. شيوا: به پاهاي من چي كار داري؟ فرود: اين‌جوري پاهات خواب مي‌ره، حواست پرت مي‌شه. شيوا: پاهام درد مي‌كنه. فرود: پاهات درد نمي‌كنه، مسخره‌بازي داري درمي‌آري، پات رو بذار پايين، پاهات درد مي‌كنه، تمرين كه تموم شد برو دكتر. (شيوا بااكراه پاهايش را از روي ميز برمي‌دارد) اصلا اين چه طرز نشستنه وسط تمرين كردن؟ پات رو بذار زمين. صندليت رو قشنگ بكش جلو. (شيوا اين كار را مي‌كند.، اما ظاهرا كافي نيست) بكش جلو قشنگ. شيوا: جلوتر كه ديگه نمي‌آد، رفتم تو ميز. فرود: بكش جلو، چرا مي‌آد.... درست تكيه بده. چشم‌هات رو ببند، اين‌جوري نه.....

آخرین محصولات مشاهده شده