درباره‌‌ی مالون می‌میرد

بله، روزگاري بود که بي‌درنگ شب مي‌شد و با جستجوي گرما و تکه‌هاي تقريباً خوردني به ‌خوبي مي‌گذشت. و تصور مي‌کني که اين وضع تا آخر همين‌طور باقي مي‏ماند. اما ناگهان همه ‌چيز دوباره شروع به خشم ‌و خروش مي‌کند، در جنگل‌هايي از سرخس‌هاي بزرگ گُم مي‌شوي يا در زمين‌هاي بايرِ در معرض بادهاي شديد مي‌چرخي، تا اين‌که کنجکاو مي‌شوي که آيا بي‌خبر مرده‌اي و به دوزخ رفته‌اي يا باري ديگر در جايي حتا بدتر از جاي قبلي به دنيا آمده‌اي.

آخرین محصولات مشاهده شده